زن ده به خاک
حق دار می زنی
به باک بهادر
تو را مر چه شده
پنجه به شمایل از شکاف زدیم وسکه به راه افتاد
رفت تا رفت گذر شاه گنیس جنست شد و
به ارتعاش آهن جذب ربا
سرعت حول و حوش مفتخریم بهادر
رسوب کند نظام
از جمهوری که رئیس زاییده به هر صبح مقرر
زنی دختر ، مادری
به شصت خبرمان کردند
سکه ناخواسته گود ا گود مرد تک رگه شرقی رو شد
ندید بدید مرا هر چه داری به گور کش مهر خورده مربوط
کیست ...آمار تا اطلاع ثانوی مبطول
به خون می شی در زودی
تو یی که دارم همیشه
خیلی ذهنی شده و هم نمی توان به راحتی از خلق کوچک تصاویر در کلمات جمله دار گذشت سعی کن باز کنی هر چه پنهان در مانده ی میان کلمات و جملات هست
نویسا باشی
تو را دارم